شهید رضا هاشمی شیرمردی دلیر که در بیستم دیماه سال 1343 در روستای زیبای خوراوند از توابع شهرستان خمین، دیده به جهان گشود.
او فرزند خانوادهای ساده و صمیمی بود که از همان ابتدای کودکی احکام دین مبین اسلام را در گوش فرزندانشان نجوا میکردند و به آنها تدین و عشق و محبت و کمک به دیگران را آموزش میدادند. او روزهای خوش کودکی را همراه خندههای شادمانه و گریههای کودکانهاش به سرعت سپری کرد. در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و تا سال پنجم ابتدایی درس خواند اما پس از آن به دلیل عدم امکانات تحصیلی در روستا و مناسب نبودن شرایط برای ادامه تحصیل درس خواندن را رها کرد.
رضا پس از اینکه از ترک تحصیل کرد در کنار پدر و دیگر اعضای زحمتکش خانواده برای شریک شدن در امور خانوادگی و مشکلات کاری و مالی وارد عرصه کار و تلاش شد. و با اینکه سن کمی داشت همواره میکوشید تا در تمام مسائل خانوادگی شریک باشد. و باری از دوش دیگر اعضای خانواده بردارد.
شغل شریفش قابسازی بود و تلاش میکرد تا روزی حلالی به دست آورد و برای به دست آوردن این نان حلال از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکرد.
با شروع جنگ تحمیلی رضا نیز چون خیلی از مردان دلیر ایران تاب و قرارش را از دست داد و برای رفتن به جبهههای نبرد سر از پا نمیشناخت. تا اینکه دست حق به کمکش آمد و او نیز در لباس مقدس بسیج برای دفاع از ایران اسلامی رهسپار جبهههای نور علیه ظلمت شد.
او مدتی را در گردان روحالله(قدس سره) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) مهمان کربلای ایرانزمین بود و پس از مدتها نبرد دلیرانه در بیست و یکم بهمنماه سال 1361 در جنگل امقر در منطقه چزابه طی عملیات والفجر مقدماتی با اصابت ترکش به سر و شکمش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهرش در زادگاهش - خوراوند - به خاک سپرد. برادرش – محمدرضا - نیز یک سال بعد در منطقه پنجوین عراق به شهادت رسید.