دریغا در دعای ندبه سوسنگرد متولد نشدم. ای کاش دمی زیر باران اشکهای شما میایستادم و نوحه میخواندم ای کاش رگبار بهشت بام آلونک دلم را فرو میریخت. روزهای بی شما را چگونه میتوان سر کرد؟ نیستید اما ردی از اشک و خاطره در شهر میدرخشد. نیستید اما آبشارهای برفگون به احتراممان سکوت کردهاند و فانوسها لحظهای پلک بر هم نمیگذارند. اما شما پرواز را معنا کردید و به آسمانها رفته و سکوت را شکستید. شهید محمدرضا همتی هزاوه از این دست انسانها بود که اهل همین زمین خاکی و روستاها و شهرها بود و در بین مردم زیست و بزرگ شد. فقط و فقط میخواست تا پرواز کند و راه پرواز را هم بلد شد و به آسمانها رفت. روز زمینی شدنش را دوم بهمنماه سال 1326 ثبت کردهاند که در روستای هزاوه از توابع شهرستان اراک و در دل یک خانوادهای مذهبی و روستایی، دیده به جهان هستی گشود. در روستایی بزرگ شد که بزرگانی چون امیرکبیر در آن متولد شده بودند و نفس کشیده بودند. با وجود امامزادهی واجبالتعظیم سید احمد هزاوه.
علوم دین را که فرا گرفت، به مدرسه رفت تا کسب علم و دانش داشته باشد. روزهای مدرسه رفتنش روزهای خوب و زیبایی بود. با پایان تحصیل در دوره دبستان از نوجوانی به ارتش پیوست و در ضمن خدمت به تحصیل ادامه داد و دیپلم گرفت. در سال 1348 ازدواج کرده و صاحب دو پسر و یک دختر شده بود
در سالهای جنگ تحمیلی با درجه ستوان دومی در لشکر 16 زرهی قزوین خدمت میکرد که برای دفاع از دین و میهن عازم جبهه شد. او پس از ماهها رشادت در خط مقدم جبهه هنگامی که مجدداً عازم مناطق جنگی بود در بیست و ششمین روز از بهمنماه سال 1360 در جاده بروجرد به خرمآباد بر اثر سانحه رانندگی به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای اراک به خاک سپردند.