نامش سعید بود و به سعادت رسید. از کودکی تسلیم درگاه الهی بود و بارها دستهایش را به تأیید این تسلیم خاضعانه و عابدانه به سوی پروردگارش پیش برده و دلش را حریم قدسی کرده بود با تلاوت قرآن، و نشان بندگی بر پیشانی داشت. او در هفدهم شهریورماه سال 1337 از خانوادهای از اهالی روستای کیشان در تهران، دیده به جهان هستی گشود.
در روزهای آغازین زندگیاش به تعلیم قرآن و نماز پرداخت و با مسائل ابتدایی دینش آشنا شد. با همسن و سالان خویش بازی میکرد و همراه پدر به مسجد میرفت و رفتنش به مسجد باب آشناییاش شد با کسانی که رنگ و بوی خدایی داشتند و دوستان راهش شدند تا با هم به قلههای بلند معرفت برسند. تحصیلاتش را که آغاز کرد، به درس علاقه نشان داد و سعی کرد تا خوب درس بخواند. موفق شد تا با گرفتن دیپلم تحصیلاتش را به پایان برساند.
در کار و کسب روزی هم حساس بود، بیشتر از آن چیزی که پول میگرفت، کار میکرد و دو چیز برایش خیلی مهم بود: یکی حقالناس و دیگری انصاف و رعایت حقوق مردم، و این اخلاق او را در کار موفق کرده بود. با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیج به سپاه رفت تا در برابر دشمن ایستادگی کند و مردانه برای دین و مکتب و کشورش با بذل جان شیرینش رشادت و شجاعت به خرج دهد.
شهید سعید کیشانی سرانجام بعد از حضوری فعال و چشمگیر در لشکر 27 محمد رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در هفتم خردادماه سال 1361 در عملیات بیتالمقدس در منطقه خرمشهر مفقودالاثر شد و به جمع گمنامان خوشنام ایران پیوست.