سرباز بود و در لباس مقدس سربازی می‌درخشید. او برگزیده شده بود تا در راه میهن اسلامی جانفشانی کند. برگزیده شده بود تا عشق به میهن را ثابت کند و در راه قرب الهی قدم بردارد. او انتخاب شده بود تا برای وصال معشوق در راه پر پیچ و خم جنگ راهی جبهه‌های نبرد شود. او می‌رفت تا رسم عاشقی را به تمام جهان بیاموزد. او معشوق را پیدا کرده بود و راه سعادت را یافته بود پس تمام تلاشش را به کار بست تا در این راه مهم ذره‌ای کوتاهی نکند مبادا سعادت ابدی را نیابد. سرباز دلاوری که خوب می‌دانست از لحظه‌ای که لباس غیرت را به تن کرده باید از حریم این مرز و بوم دفاع کند پس با علم به این مسئله با تمام وجود رهسپار جبهه‌های نبرد شد.

شهید والامقام ماشاءالله هاشمی دلیرمردی که در اولین روز از سال 1341 در بهاری دل‌انگیز هم‌زمان با رویش گل‌های بهاری در روستای طنجران از توابع شهرستان خمین، دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای با صفا و صمیمی متولد شد. در هفت سالگی وارد دبستان شد و دوران ابتدایی را سپری کرد اما در همان دوران ابتدایی ترک تحصیل کرد و درس خواندن را کنار گذاشت. از همان زمان تلاش می‌کرد تا باری از دوش خانواده بردارد و در تمام امور زندگی سهیم باشد. ماشاءالله بسیار خوش‌رفتار و مهربان بود و این مهربانی در رفتارش با دیگران کاملاً مشهود بود.

او در زمان جنگ تحمیلی برای اعزام به خدمت مقدس سربازی فراخوانده و با اشتیاق فراوان به عنوان سرباز تیپ دوم سقز از لشکر 28 کردستان رهسپار جبهه‌های نبرد شد. مدتی را مهمان کربلائیان ایران‌زمین بود و در بیست و ششم اردیبهشت‌ماه سال 1363 در منطقه جنگی سردشت هنگام بمباران هوایی دعوت حق را لبیک گفت و شهد شیرین شهادت را نوشید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.