بسمهتعالی
به نام خداوند در هم کوبنده ستمگران چنانچه با خواست خداوند شهادت نصیبم شد انشاءالله. بچههای من را با اصول دین اسلام و راه شهیدان عاشورای حسین(علیه السلام) و راه شهیدان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(قدس سره) و پیرو راه شهیدان محراب شهید اول علی بن ابیطالب(علیهما السلام) و شهدای دیگر تربیت و آنها را آشنا با قرآن و خدمت به اسلام و در راه پیشبرد انقلاب اسلامی تربیت کنید ... از پدر و مادر و برادر و خواهران و عیال و از تمام قومان و خویشان و دوستان عاجزانه خواهشمندم گریه و زاری و ناراحتی از بابت شهید شدن من به خود راه ندهند و از آنها تمنا میکنم پیرو راه شهیدان بوده باشند و راه انقلاب را تا پیروزی کامل که پیوست به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است ادامه دهند. بدهکاری ... .
24/9/1360 رضیالله کی احمدی.
در یکی از روزهای سال 1329 در روستای آشیانه در بخش ورچه در شهرستان خمین پسری به دنیا آمد که نامش را رضیالله گذاشتند. در کودکی در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت و از نوجوانی برای یافتن شغلی مناسب به شهر اراک مهاجرت کرد. پس از مدتی به عنوان کارگر در کارخانه ماشینسازی اراک مشغول به کار شد. در سال 1351 ازدواج کرد و خداوند سه پسر به او هدیه کرد.
در سالهای انقلاب همراه با مردم در راهپیماییها شرکت میکرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1359 بود که خبر حمله نظامی رژیم بعثی عراق به ایران اسلامی در همه جای کشور پیچید، تعدادی از جوانان به میدان رزم شتافته بودند و رضیالله نیز با دوستانش همراه شد.
به عنوان تکتیرانداز از طریق سپاه عازم جبهههای جنوب کشور شد، او تکتیرانداز گردان دوم از تیپ 37 نور بود که در بیست و چهارم اسفندماه سال 1360 پس از چهار ماه نبرد با دشمن بر اثر اصابت گلوله در منطقه طراح حمیدیه به شهادت رسید. پیکر پاک و مطهرش را در مزار شهدای روستای امامزاده ورچه به خاک سپردند.