بسم الله الرحمن الرحیم
... اکنون که شهدای انقلاب اسلامی با خون سرخ خود، تاریخ اسلام و انقلاب را ورق میزنند و در عمل، با خون خود، تاریخ اسلام و خط امام(قدس سره) را ثابت میکنند، دیگر جای صحبت یا نوشتن چیزی روی کاغذ باقی نگذاشتهاند...
اکنون که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام(قدس سره) عزیزمان میرود تا زمینهساز ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار گیرد و ریشه ظالمین و ستمگران را از بیخ و بن برکَند، بر تک تک شما برادران و خواهران مسلمان که انتظار فرج آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دارید، لازم است که از این انقلاب خونبارمان و ولایتفقیه و روحانیت متعهد و مسئول که راهنمای این انقلاب هستند با تمام وجود پاسداری کنید که اگر نکنید، پیش خداوند متعال و خون شهدا مسئول هستید.
انشاءالله که خداوند متعال به همه شما توفیق خدمت به اسلام را عنایت فرماید. چند تا تذکر است که میدهم، اگر خداوند متعال سعادت نصیبم فرمود که به سوی او بروم و شهید شوم، عمل شود. پدرم و مادرم، برادرم، خواهرم، همسرم سلام. انشاءالله که مرا حلال کنید و برای من طلب آمرزش کنید و با جدیت تمام از اسلام و امام(قدس سره) عزیزمان پاسداری کنید که سعادت دنیا و آخرت شما در همین است. من آن روز نمیدانستم که به جبهه میروم و خداحافظی نگرفتم مرا ببخشید. از تمام خویشان و برادران و خواهران دینی میخواهم که مرا حلال کنند. کتابهایی که در کمد بسیج دارم به غیر از دفترها به هر روستایی که کتاب ندارند بدهید. در خاتمه از شما میخواهم که هیچ ناراحت نباشید که خداوند به شما پاداش میدهد و همه ما را در این دنیا موقت هستیم و همه ما به سوی خدا میرویم. .... از تمام اقوام و خویشان و برادران و خواهران میخواهم که مرا حلال کنند. مبلغ ۲۰۰ تومان بابت خمس که سهم سادات است بدهکار هستم، بدهید.
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ.
شهید رحمتالله هاشمی در نهم خردادماه سال 1335 در روستای رباط مراد از توابع خمین چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در همان روستا گذراند. سپس به کار مشغول شد تا زندگی را در کوره تلاش و تحرک، بارور سازد. سالها همچنان میگذشت تا آن که طلایههای انقلاب اسلامی در افق فعالیتهای پنهان و آشکار امت آگاه، جلوهگر شد. او نیز در این راه به پخش اعلامیه و نوارهای بنیانگذار انقلاب، حضرت امام(قدس سره) پرداخت. پس از پیروزی انقلاب نیز، در سنگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دفاع از حریم انقلاب و حرمت اسلام پرداخت.
روح مذهبی او، علاقهاش را به امام(قدس سره) میافزود. همواره خواهران و برادران خود را به ارتباط مستحکمتر با خدا(از طریق نماز) دعوت میکرد و به مطالعه کتابهای سودمند دینی تشویق مینمود.
از اوایل شروع جنگ، به جبههها شتافت و پس از چند مرحله حضور در جبهه، به خمین بازگشت و در واحد بسیج، به آموزش نظامی مردم در روستاهای مختلف پرداخت، تا امت حزبالله را مدافعانی دلیر از سنگرهای انقلاب بسازد و دستشان را با سلاح و دلشان را با ایمان آشنا کند.
او در انجام مأموریتهای محوله، هنگامی که فرماندهی یک گروهان از نیروهای گردان امام رضا(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) را بر عهده داشت، در مرحله پنجم عملیات محرم پس از نبردی دلیرانه، در بیست و پنجم آبان ماه سال 1361 در منطقه زبیدات عراق به شهادت رسید. پیکرش همچنان در منطقه ماند تا در سال چهاردهم شهریورماه سال 1377 توسط گروههای تفحص، شناسایی و در کنار سایر همرزمانش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت.