بسم الله الرحمن الرحیم
حمد و سپاس به پیشگاه خداوند متعال و جهانیان هستی درود و سلام به بهترین انسانهای او محمد(q) و آل پاکش و با درود سلام بر امام خمینی(7) که نایب برحق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و با درود و سلام بر رزمندگان اسلام که در جبهه حق علیه باطل میرزمند و هر روز حماسه میآفرینند و با درود و سلام بر شهدا از صدر اسلام و شهدای دیروز و امروز کربلای خمینی(7). شهادت میدهم که خداوند یکتاست و حضرت محمد(q) فرستاده او و کتاب او قرآن و دوازده امام برحق اولین آن حضرت علی(A) و آخرین آن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میباشد.
اسلام امانت است و ما مسئولیم.[1]
انسان تا موقعی انسان است که دست از دنیا فانی و از بین رفتنی بردارد و به آن دنیا به مقصد و هدف او میباشد، برسد زیرا این دنیا برای مؤمن زندان است و برای کافر خوشی و ما که مؤمن هستیم، میخواهیم که از این دنیا فرار کنیم و به آن دنیا که جایگاه اصلی ما میباشد، برسیم. تمام برادران و خواهران و دوستان و آشنایان من بدانند که من این راه را که راه اسلام و راه امام حسین(A) و خط سرخ امام حسین(A) است، پذیرا شدم و انتخاب کردم و تا آخرین قطره خونم ادامه خواهم داد و هیچوقت زیر بار ذلت و خواری و پستی ضدانقلاب و آمریکا و صدام صدامیان نخواهیم رفت.
از تمام برادران میخواهم که مرا ببخشند و اگر بدی به آنها کردم، حلالم کنند و از خدا برای من طلب مغفرت و آمرزش بخواهند و تو ای مادر عزیزم! تو مرا بزرگ کردی و خیلی برایم زحمتکشیدی که زبانم از زحمات بیپایانی که برایم کشیدی، قاصر میباشد و نمیتوانم از تو تشکر کنم و شفاعت تو در آن دنیا میباشد و پدر عزیزم که تو برایم خیلی زحمت کشیدی و کارکردی تا مرا بزرگ کردی و باید مرا ببخشید که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و تو اینقدر برای ما زحمت کشیدی و مال حلال جمع کردی، ما خوردیم آیا غیر از این انتظار داشتی که من این راه را انتخاب کردم.
برادران و دوستان! وجود این امام(7) عزیز برای ما راه است و آن پیامها که امام(7) میفرستد، خوب گوش کنید و به آن عمل کنید زیرا تنها راه رستگاری است و دیدیم که چگونه با گوش کردن به حرفهای امام(7) عزیزمان توانستیم دنیا را تکان دهیم و صدام و صدامیان را از خاک عزیزمان بیرون کنیم و تمام دوستان و آشنایان! اگر مرا میشناسند، اگر به آنها بدی کردم، امیدوارم که مرا ببخشند و حلالم کنند و از خدا طلب مغفرت و آمرزش برای این حقیر بخواهند و ای تو خواهر عزیزم امیدوارم که زینب(h) گونه زندگی کنی و خون برادر عزیزت را نگذاری پایمال شود و تا میتوانی به اسلام کمک کن و امیدوارم که خداوند به تمام خانواده من صبر عطا بفرماید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خمینی(7) را نگهدار.
1. امام خمینی(7).
شهید عباس کاشی در هشتم شهریورماه سال 1346 در روستای علیشار از توابع شهرستان ساوه به دنیا آمد. دوران کودکی را با تحصیل سپری کرد و تا کلاس چهارم ابتدایی در دبستان زادگاهش درس خواند. او از اوایل انقلاب در تظاهرات شرکت میکرد. در سال 1362 با اصرار فراوان به صورت داوطلبانه از سوی بسیج راهی جبهه شد و در دو مرحله در جبهههای جنوب و غرب حضور یافت. پس از آن کشاورززاده جوان تا زمان اعزام به خدمت سربازی در کنار پدرش در مزرعه کار میکرد.
در سال 1363 به عنوان پاسدار وظیفه مجدداً به جبهه اعزام شد و تا زمان شهادت در مناطق عملیاتی حضور داشت. او در دو عملیات محرم و خیبر شرکت کرد و هم در زمان بسیج و هم از زمانی که به سربازی رفت، اوقات مرخصی را در پایگاه بسیج شهید صدوقی روستا میگذراند. از شروع سربازی در یگان دریایی لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) خدمت میکرد و در همین واحد بود که در تاریخ بیست و یکم بهمنماه سال 1364 در فاو عراق با گلوله دشمن به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.