بسم الله الرحمن الرحیم
( وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ).[1]
با درود و سلام بر تو ای خمینی(7) بتشکن تو قلب منی روح منی خمینی(7) و سلام بر تو ای حسین بن علی(علیهما السلام) سرور آزادگان. اینجانب محمد کاظم زاده وصیت خود را شروع میکنم. با درود و سلام بر پدر و مادر عزیز که مرا به این روز رساندید تا من در راه خدا خدمت کنم به اسلام و جمهوری اسلامی ایران و از مردم میخواهم که در تشییع جنازه من شرکت کنند .... وصیت من این است که اگر من شهید شدم، دوستانم اسلحه مرا بردارند و در جبهههای حق علیه باطل و دشمنان بجنگند و سنگر مرا پر کنند و از همه مردم حلالیت میطلبم و از شما میخواهم که مرا حلال کنید و از من راضی باشید و تو ای پدرم اگر من قرضی داشتم، قرض مرا بدهید و ما میجنگیم با این کافران و تو ای مادرم! از تو میخواهم مرا حلال کنی و از تو حلالیت میطلبم و از مردم غیور شهرستان دلیجان میخواهم که جبههها را پر کنید و امام(7) را تنها نگذارید و اگر امام(7) را تنها بگذارید و جبههها را پر نکنید، در برابر خدا مسئولید و از شما میخواهم که پیرو ولایتفقیه باشید و ولایتفقیه را قبول داشته باشید و چند کلمه به برادران کوچکم وصیت میکنم که سنگر شما مدرسه است و شما باید در سنگر مدرسه با کاغذ و قلم بجنگید ضمناً پدر جان! چند روز، روزه نگرفتهام و نمازهای قضای مرا بخوانید و از جانب من از کلیه دوستان و اقوام حلالیت بطلبید با امید پیروزی نهایی رزمندگان بر کفر جهانی.
خدایا امام(7) عزیز ما را در پناه خودت حفظ بفرما.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خمینی(7) را نگهدار.
والسلام، محمد کاظم زاده.
1. سوره آل عمران، 169.
آری زبان و قلم از توصیف شهادت شهیدان عاجز است. کلمه شهادت در فرهنگ ما یک کلمه نورانی و مقدس است که دیگر مفاهیم عالی اسلامی و انسانی را با آن میسنجد. شهید به معنای حاضر، ناظر، گواه و گواهی دهنده و همچنین به معنی آگاه و بالاخره نمونه و الگو و سرمشق است. شهادت، مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش به استقبالش میرود. خود با میل و رغبت انتخاب میکند. منطق شهید منطقی است آمیخته با منطق عشق آن هم عشق الهی. هر چه بگوییم شهید مافوق آن است. هیچ کلمهای نیست که جای این کلمه را بگیرد.
شهید محمد کاظم زاده، در اولین روز از دیماه 1345 در شهر دلیجان متولد شد. پرورشش در یک خانواده روحانی از او کودکی آرام و با ایمان ساخته بود. ایام کودکی به تحصیل اشتغال داشت و تا دوره راهنمایی تحصیل کرد. دانشآموز بود که از طریق بسیج به پادگان آموزشی و سپس مناطق جنگی اعزام شد. پس از مدتی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و مراحل بعد با لباس سبز سپاه در جبهه خدمت کرد. آخرین مرحله از اعزامش به سردشت کردستان بود و او در بیست و چهارم تیرماه سال 1363 هنگام درگیری با گروهکهای ضدانقلاب از ناحیه سر مورد اصابت گلوله واقع شد و به درجه والای شهادت نائل آمد. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر دلیجان به خاک سپرده شد. دو سال بعد محمد میزبان برادر شهیدش احمد بود که در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.