مردی دیگر از تبار رادمردان استان مرکزی که در غیرت و شرافت یگانه بود و چون ستارهای پر فروغ در آسمان ایثار و فداکاری خوش درخشید. کسی که در زیباترین روزهای زندگی یعنی در آغاز دوران جوانی زمین خاکی را زیر پا نهاد و به مهمانی افلاکیان شتافت. مردی که نامش در تاریخ ایرانزمین به یادگار ماند و نشان داد ایرانیان در غیرت و جوانمردی چنان یگانهاند که از هیچ تلاشی در راه آبادی و آزادی وطن کوتاهی نمیکنند.
شهید والامقام علیاصغر کمیجانی در سومین روز از بهار سال 1345 در کمیجان از شهرهای استان مرکزی متولد شد. در خانوادهای مهربان و صمیمی به دنیا آمد و روزهای شاد زندگی را کنار برادران و خواهر پشت سر گذاشت. از همان کودکی مهربان و دوستداشتنی بود و به درس خواندن علاقه داشت. به درس خواندن علاقهمند بود بنابراین تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی پشت سر گذاشت.
پس از فراغت از تحصیل چون مردی غیور وارد عرصه کار و فعالیت شد و تلاش میکرد تا با کار کردن باری از دوش پدر و مادر بردار و دست یاری به سمت و سوی آنها دراز کند. شغلش نجاری بود و خوب میدانست کدام در و تخته را با هم جور کند تا به زیباترین خانه آخرت برسد و در اوج سعادت قرار بگیرد. جوانی مهربان و خوشرو که همه دوستان و آشنایان دوستش داشتند و کمتر کسی را میدیدی که از او چیزی را به دل گرفته باشد چرا که قلب رئوفش هرگز توان شکستن دل دیگران را نداشت.
زمان رفتن به سربازی فرا رسید و او نیز چون دیگر غیورمردان این سرزمین در صف دفاع از کشور قرار گرفت و در لباس مقدس خدمت رهسپار جبهههای حق علیه باطل شد. او سرباز وظیفه لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیه السلام) بود و پس از مدتی خدمت به وطن در هجدهم مردادماه سال 1365 در منطقه زبیدات عراق با انفجار گلوله خمپاره به درجه رفیع شهادت رسید. روحش آسمانی شد و جسمش در خاک زادگاهش به خاک سپرده شد.