بسم الله الرحمن الرحیم
(الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا).[1]
كسانى كه ايمان آوردهاند در راه خدا كارزار مىكنند و كسانى كه كافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان (در نهايت) ضعيف است. سپاس بیکران میگویم خداوند بزرگ را که مرا هدایت کرد و شعور عنایت فرمود تا در راه رضایت او گام بر دارم و مبارزه کنم و درود و سلام بر محضر مبارک رهبر عالیقدر عالم تشییع حضرت امام خمینی(قدس سره) پرچمدار و زنده کننده قیام حسین(علیه السلام) و با درود و سلام بر ارواح پاک شهدای راه حق و آزادی. وصیتنامه خود را شروع میکنم. در موقعی که باطل در مقابل حق جبهه گرفته ..... تصمیم به جهاد نمودم تا پیروی خود از حسین(علیه السلام) زمانم را اعلام کنم و دین خود نسبت به مکتبم ادا نمایم و از اینکه خانوادهام را رها کردهام، ناراحت نیستم زیرا میدانم که خداوند نگهدار آنهاست. من میخواهم در برابر مسئولیتی که شهیدان بر عهده ما گذاشتهاند فردای قیامت شرمنده نباشم ... خدایا تو خود گواهی که فقط برای تو برای متعالی شدن خودم در این راه قدم برداشتم، چه زیبا و دوستداشتنی است خالصانه در راه تو قدم برداشتم. .... اینجانب محمد هفته کزازی وصیتنامه خود را در چند سطر مختصر مینویسم. همانطور که خدا ما را به دنیا آورد همانطور میتواند ما را از دنیا ببرد. و خدا آن کسی را میکشد که عاشق او بشود. وصیت میکنم به پدر و مادر و خواهر و برادرم که راه مرا ادامه بدهید تا به خدا نزدیک بشوید و بتوانید در آن دنیا زندگی راحتی داشته باشید همیشه در نماز جماعت و نماز جمعهها شرکت کنید و هر ثانیه و هر دقیقه امام(قدس سره) را دعا کنید چون امام(قدس سره) بود که ما را از خواب غفلت بیدار کرد و ما را به راه خدا کشاند و این باعث شد که اسلام دوباره زنده شود. وصیت به دوستان عزیزم راهی را که ما انتخاب کردیم شاید مهمترین راه در راه خدا باشد و سعی کنید همیشه جهادگران در راه خدا باشید اگر من شهید شدم مرا پیش شهدا دفن کنید. بر سر مزار من فقط شیرینی تقسیم کنید و گویی شب عروسی من فرا رسیده شاد باشید. مدت دو ماه برای من روزه بگیرید و نماز بخوانید و هر چیزی را که من دارم به کسی بدهید که مستحق او باشد و لباس ورزشی مرا از هر چیز که دارم به جعفرخانی دهید و به او بگویید که راه مرا ادامه بدهد.
محمد هفته کزازی، 14/5/61.
[1]. سوره النساء، 76.
شهید محمد هفته کزازی در دهم فروردینماه سال 1345 در شهر اراک متولد شد. در کودکی بچه آرام و ساکتی بود. در نوجوانی به مدرسه رفت و علاقه زیادی به درس خواندن داشت. تا پایان دوره راهنمایی تحصیل کرد و در کنار کتب درسی به مطالعه کتب دینی علاقه نشان میداد.
بعد از انقلاب در نگهبانیهای شبانه که از طرف مساجد محل برقرار شده بود، شرکت میکرد و در هیئت عشاق الحسینی(علیه السلام) عزاداری و فعالیت میکرد. او فوتبالیست ماهری بود در تیم فوتبال نوجوانان ماشینسازی اراک بازی میکرد.
از روزهای شروع جنگ تحمیلی با شرکت در مجالس شهدا نسبت به آنها غبطه میخورد و میگفت: خوشا به سعادت این شهیدان که چه خوب از انقلاب پاسداری کردند و آرزو داشت تا در کنار رزمندگان اسلام حضور یابد و در دفاع از میهن اسلامی سهیم شود. در سال 1361 پس از پیوستن به بسیج و طی کردن یک دوره آموزشی با گروه اعزامی از شهر اراک به منطقه سردشت اعزام شد. محمد نزدیک به دو ماه در منطقه به عنوان بسیجی جندالله سپاه سردشت حضور داشت تا سرانجام در حین درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در بیست و دوم مهرماه سال 1361 در منطقه سردشت به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.