هنوز سن و سالی نداشت که برای رفتن آماده شده بود. رفتن که کم است باید گفت برای پر کشیدن و به پرواز در آمدن. او کولهبارش را بسته بود، کولهباری که مملو از ایمان به عقایدش بود و عشق به معشوق بیهمتای هستی. شیرمردی که برای رفتن و رسیدن آماده شده بود. او قدمهایش را برای برداشتن در راهی آماده کرده بود که شرط اولش ایمان و شجاعت و غیرت بود. دلاورمردی را از کودکی آموخته بود و حالا آمده شده بود تا آموختههایش را در معرض اجرا قرار دهد. او برای رسیدن به حضرت دوست آماده شده بود. و خوب میدانست که سعادت ابدی پایان این راه در انتظار اوست.
شهید گرانقدر بسیجی دلاور رضا کلاهدوز در سال 1347 در روستای مزرعه نو از توابع شهرستان زیبای خمین دیده به جهان گشود. او در خانوادهای مؤمن و مذهبی متولد شد و از آنها عشق و محبت به خاندان اهلبیت(علیهم السلام) را آموخت. عشقی که او را در مسیر حق قرار داد تا به آنچه که شایسته و برازنده مردان خداست، دست یابد. رضا روزهای زیبا و شیرین کودکیاش را در کنار اعضای مهربان خانواده سپری کرد. دوران ابتدایی و راهنمایی را پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان شد. در تمام طول تحصیلش همیشه معلمها و دوستانش از او و رفتار و گفتارش رضایت کامل داشتند. کمکم به جوانی مؤمن و خوشاخلاق تبدیل شد که رفتار و کردارش زبانزد همه کسانی بود که او را میشناختند. رضا از ابتدای جنگ تحمیلی آرام و قرارش را از دست داده بود و با تمام وجود آماده پر کشیده شده بود. او درسش را در سال دوم نظری رها کرد و لباس بسیج به تن کرد تا در صف دلدادگان ایرانزمین قرار بگیرد. شهید رضا کلاهدوز نزدیک به نه ماه به عنوان بسیجی گردان امام رضا(علیه السلام) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در جبهههای نبرد کوشید و سرانجام در هفتم اسفندماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه با اصابت ترکش به شکم و گردنش به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای خمین آرام گرفت.