شهادت، مردن طبیعی نیست بلکه یک جهش به هدف است. درجه کمال انسان نزدیکی به خدا (لقاءالله) است. یک شهید راه چندین ساله را در یک لحظه طی میکند. همان لحظهای که انتخاب میکند. امروز مردم ایران در نظر صاحبنظران نظامی اعجاز آفریدهاند. چطور ممکن است در نبردی نا برابر با دشمن مجهز به همه گونه سلاح مدرن و قدرت نظامی سازمان یافته و یک طرف با معمولیترین سلاحها بزرگترین پیروزی را به دست میآورند. همه این پیروزیها را مدیون شهدا هستیم و یکی از این شهدای بیادعا شهید عباس کریمی است. او متولد 17 تیرماه سال 1343 در روستای مقصودآباد از توابع نوبران ساوه در خانوادهای کشاورز و با ایمان است.
پس از پایان دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی دوره راهنمایی را در مدرسه مقداد مقصودآباد به اتمام رساند. بعد از ترک تحصیل در کنار پدر مشغول به کار شد. با شروع جنگ تحمیلی با پیوستن به بسیج راهی جبهه شد و در بازگشت از جبهه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. عباس در سال 1363 در حالی که بیست سال داشت، ازدواج کرد. او تا جایی که میتوانست به مردم و میهن خود خدمت کرد و همیشه از خدا میخواست تا در راه حق بمیرد. انسان تا جوینده خدا نباشد، او را نمیشناسد و تا او را نشناسد دوستدار او نمیشود. عباس، جوینده خدا شد و توانست با شناخت خدای خود عاشق او شود. پاسدار گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) پس از ماهها حضور در مناطق جنگی در سوم اسفندماه سال 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش به گردنش به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.