بسم الله الرحمن الرحیم
اگر سرانجام بدنها را مرگ خواهد ربود و نیست خواهد شد، پس چه بهتر و بالاتر که آدمی در راه خدا و با شمشیرها کشته شود.
... پدرم! برایت خیلی لذتبخش بود که بنده، در مکتب محمد(q) و از شاگردان امام صادق(A) باشم و این را دوست داشتی. پدرم! منتظر من نباش، چون من منتظر شهادتم. اگر خداوند به من منت گذاشت تا در جهادی مقدس شرکت کنم، مطمئن باش به بالاترین درجه آرزویم رسیدهام. ... درود جاودانه بر شما مادرانی که نونهالان و گلهای شما در صف مبارزه با کفار قرار گرفتند.
ای مردم نراق! مبادا از صحنه جنگ خارج شوید. همیشه فریادتان جنگ جنگ تا پیروزی باشد. در نماز جماعت و همچنین نماز جمعه حتماً شرکت کنید. ای مردم نراق! بسیج نراق را کمک کنید.
خداحافظ شما و امام(7).
در اولین روز از فروردینماه سال ۱۳۴۷ با بهار زیبا در خانوادهای مذهبی و متدین در شهر نراق به دنیا آمد. خانوادهاش کشاورز بودند و نان حلال از زمین پر برکت خدا به دست میآوردند. حسن در چنین خانوادهای رشد و پرورش یافت. دوران کودکی را تا کلاس سوم راهنمایی به تحصیل و کار در کنار پدر مشغول بود و پس از آن جهت فراگیری علوم حوزوی در آزمون ورودی حوزه علمیه نراق شرکت کرد و بعد از قبولی در آزمون در آنجا مشغول به تحصیل شد.
همزمان با شنیدن اخبار جنایات رژیم بعث عراق همکاریاش را با بسیج و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز کرد و چند مرحله به عنوان مبلغ دینی و رزمنده به جبهههای جنگ اعزام شد. آری این شهید بزرگوار وقتی موجودیت دین خدا را در خطر دید، همدوش با دیگر عاشقان طریق الله رهسپار نبردی نا برابر با لشکریان کفر گردید، تا ثابت کند شیعه علی(علیه السلام) تاب و تحمل، جسارت به مقدسات اسلام و خاک پاک وطن که خاستگاه نسل جدیدی از حامیان دین است، را ندارد.
طلبه شهید در تاریخ بیست و هشتم فروردینماه ۱۳۶۵ با سمت مبلغ در واحد عقیدتی سیاسی لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر نراق به خاک سپرده شد.