بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درود و سلام بر مهدی موعود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نایب برحقش امام خمینی(7) و درود و سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی و پدر و مادر شهدا که فرزندان خویش را در راه اسلام فدا میکنند. با سلام بر پدر و مادر و برادران و خواهران گرامیام. آری پدر و مادر راهی است که باید رفت و شما نباید ناراحت باشید و باید افتخار کنید که فرزند خود را در رها خدا قربانی کردهاید. سلام مرا به همه دوستان و آشنایان و اقوام برسانید و بگویید: اگر اشتباهی از من دیدهاند، مرا حلال کنند و از من راضی شوند. امیدوارم که برادران راه شهیدان را ادامه دهند.
1- 25 روز روزه قرض دارم لطفاً برایم بگیرید.
2- مقداری پول در بانک دارم و مقداری هم دست داداشم و خانه طاهره اینها هستند.
3- مرا در امامزاده ورسفلی دفن کنید.
قال حسین(A): فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرما.
من مرگ را جز خوشبختی و زندگی با ستمگران را جز ننگ نمیبینم.
... همانطور که مطلع هستید هر شهید از خود دو چیز باقی میگذارد یکی خون و دیگری پیام، تا نسلهای آینده از خونش پر بار و آگاه شده و در جهت تکامل گام بردارند و دیگری پیام برای اینکه جهت و هدف او را برای تکامل جامعه به مردم برساند و میدانید که پیام شهیدان مسئولیتی سنگینتر از هر مسئولیت دیگری بر عهده شما میگذارد، مسئولیتی که ما از آقا امام حسین(A) بر گردن خویش و بر خود حس کردیم و تا پای جان هم برای انجام این تکلیف الهی ایستادگی کردیم تا این امامت به دست صاحب اصلی خود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسد.
امروز روزی است که کنارهگیری از مسئولیت مجازاتی سنگین در بردارد و امام خمینی(7) همان ندای 14 قرن پیش را که امام حسین(A) سر داده بود، دوباره زنده کرده است و اگر کسی به ندای او که ارزشش آنچنان زیاد است که بعضیها باورشان نمیشود و ظرفیت مهم و درک او را ندارند و برخی چنان عاشقش شدهاند که در این ظلمت کنونی تنها رهنمایی که برای نجات خود یافتهاند، وجود این گوهر گرانمایه و چراغ هدایت است پاسخ نگوید و به ریسمان الهی چنگ نزند، گمراهیاش از آفتاب واضحتر میباشد. چه میگویم که تا قلب و دل پاک نشود نمیتوانیم ارزش چنین هدایتگر و نجاتدهندهای را درک کنیم. نصیحت برادرانه این حقیر به شما عزیزان این است که قدر این نعمت الهی را بیشتر بدانید و تفرقه را از خود و از بین جامعه بزدایید و بردارید. کمتر صحبت کنید و پر بار و با ارزش صحبت کنید. مرگ را همیشه به یاد داشته باشید که ترمزی محکم برای جلوگیری از کبر و غرور است. از شما میپرسم و میخواهم که فکر کنید آیا وظیفه مسلمان واقعی مگر این نیست که جلوی ظلم را بگیرد؟ آیا ظلمی که اسرائیل و استکبار جهانی بر مسلمین به خصوص شیعیان روا میدارند، کم است؟ چرا قرآن را تحریف کرده و آیههایش را کم و زیاد میکنند؟ زیاد نگویم فقط خواهش دارم مساجد را پر کرده و دعاها را بیشتر بخوانید امروز پر شدن مساجد بسیار، بسیار اهمیت دارد. دنیادوستی را رها کنید زیرا منشأ تمام بدیها است ... خواهش میکنم اگر میخواهید برای شهیدی گریه کنید به یاد سرور شهیدان امام حسین(A) گریه کنید و دیگر اینکه حتماً همراه جنازهام تربت پاک آقا و سرور آزادگان حسین بن علی(علیهما السلام) را قرار دهید بلکه شفاعت او و همنشینی با او نصیب و قسمت ما بشود، دیگر عرضی ندارم و امیدوارم بهزودی زود و با همت مسلمانان ریشه کفر خشکیده و از روی زمین برداشته شود. خداحافظ.
شهید علیرضا کریمی در سال 1344 در روستای ورسفلی از توابع شهرستان محلات در خانوادهای مذهبی متولد شد و بعد از دوران خردسالی به تحصیل پرداخت و در حین درس در کنار پدر به کشاورزی نیز اشتغال داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در شروع جنگ تحمیلی در حال تحصیل در کلاس اول دبیرستان بود که به عضویت بسیج درآمد و پس از کسب رضایت از خانواده و طی کردن دوره آموزشی چهل و پنج روزه عازم جبهه شد.
در بازگشت از منطقه جنگی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و مدتی در سپاه محلات مشغول خدمت بود و پس از آن دوباره عازم جبهه شد. در اوایل سال 1363 ازدواج کرد و پس از ده روز به منطقه جنگی بازگشت. او تا زمان شهادت سه مرحله دیگر به منطقه جنگی رفت و در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر 1 حضور داشت.
در آخرین حضورش هنگامی که به عنوان فرمانده دسته در گردان ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) خدمت میکرد، در بیست و پنجم اسفندماه سال 1363 در حین عملیات بدر در شرق رودخانه دجله عراق به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.