اسطوره هجرت و مقاومت، جهادگر مخلص از تبار همانانی که به سنگرسازان بیسنگر و پیشقراولان بیسلاح شهرت داشتند. آنانی که جز توکل به خداوند و شوق رضای حضرت دوست چیزی در خاطر نمیپروراندند. همانانی که جادههای صعبالعبور جبههها را هموار مینمودند تا جاده زندگی را و کوچه پس کوچههای محلههای ما را امن سازند. آنانی که عطر گلهای شجاعت و شهامت را در فضای غربت و مردگی پراکنده ساختند و جانی دوباره بر پیکر این نهال نوپای انقلاب بخشیدند. شهید عزیز علیاصغر کریمی که جزء سبقت گیرندگان حریم عشق بود.
شهید علیاصغر کریمی پرویز در هشتم شهریورماه سال 1333 در روستای رکین فراهان به دنیا آمد. پدرش ایمان علی کشاورزی میکرد و در سال 1340 فوت کرد و به همین دلیل او از نوجوانی مشغول به کار شد. خواندن و نوشتن نمیدانست. در سال 1350 ازدواج کرد و صاحب دو پسر دو دختر شد.
این جهادگر شهید همگام با سایر امت قهرمان، در حرکت توفنده و همه جانبه براندازی رژیم سفاک و معدوم پهلوی شرکت و نقش به سزایی را در راهپیمایی و تظاهرات علیه آن رژیم خائن ایفا میکرد. این شهید بزرگوار بعد از پیروزی انقلاب به ارکان مردمی و مقدس جهاد سازندگی وارد شد و تا آخر عمر شریف خود در این نهاد مردمی انجام وظیفه نمود. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت و سرانجام در بهمنماه سال 1362 به عنوان نیروی جهادگر (راننده بلدوزر) به جبهه اعزام و تا سوم بهمنماه سال 1365 در عملیات پیروزمندانه کربلای 5 در جبهه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهدت رسید.
این شهید معظم در فرازهایی از وصیتنامه سراسر هدایت خویش سفارش میکند که: آری خدای، ما را هدایت کرد و از جامعهای که یکپارچه ظلم و تباهی و فساد بود، نجات داد و به طرف هدایت سوق داد. هدایتی که روح خدا خمینی(7) بتشکن در درون قلب ما جا داد و از آن اجتماع فساد به راهی کشاند که حداقل بتوانیم با شما درد و دلی کنیم. دردهایی که یادتان به یاد ظلم و فساد را و اینکه قدر نعمت را دانید که چگونه خداوند لطفمان کرد. آری چه نعمتی بالاتر از این که در سپاه محمد رسولالله(q) قرار گرفتم و چه نعمتی بالاتر از اینکه ما را جزء سنگرسازان بیسنگر قلمداد کردند. وی نوجوانان، دانشآموزان و خانواده خود را خطاب قرار میدهد و توصیه میکرد: دانشآموزان عزیزی که امید آینده هستید، سعی کنید با اخلاق اسلامی عقبماندگیها را جبران نمایید که وظیفه شما یاد گرفتن و بعد عمل کردن است.