سرنوشت هر رزمنده در جنگ متفاوت از دیگری بود، یکی بر اثر حملات دشمن به شهادت رسید و یکی دیگر هنگامی که جنازهاش بعد از 20 سال پیدا شد، سالم بود در حالی که حتی لبخند به لب داشت. یکی در خط مقدم به شهادت رسید و دیگری زیر چرخهای تانک دشمن، یکی در حال نماز بود و دیگری روزه، یک شهید زیر بمباران هوایی کارخانه جان داد و همرزمش در سنگر، مهم این است که همه آنها به آنچه آرزویشان بود و لیاقتش را داشتند، رسیدند و برگزیده خاص خدا شدند.
شهید احمد کمیجانی در پانزدهمین روز از خردادماه سال 1319 در شهرستان کمیجان و در خانوادهای کشاورززاده، دیده به جهان هستی گشود. تحصیلاتش در حد پایان دوره ابتدایی بود. در جوانی به دلیل علاقه به نظامیگری به استخدام ژاندارمری درآمد. پس از ازدواج در سال 1345 صاحب هفت فرزند شد. احمد درس زندگی را خوب فرا گرفته بود و این درس را هم به فرزندانش رساند. حدود بیست سال هم در ژاندارمری خدمت کرد. در بحبوحه انقلاب برای قرار نگرفتن در برابر مردم مدتی به زادگاهش بازگشت و انقلاب که به پیروزی رسید به عنوان نیروی تحت امر ژاندارمری به کارش برگشت.
زمان جنگ به عنوان فرمانده پاسگاه ژاندارمری به کردستان رفت تا در برابر منافقین و ضدانقلاب ایستادگی کند. احمد در این سالهای پر خطر زندگیاش پای را از حق فراتر نگذاشته بود و سعی بر این داشت تا میتواند کاری کند که خدا و پیغمبرش دوست دارند. سرانجام در بیست و هشتمین روز از آذرماه سال 1361 توسط گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید تا زندگی اخروی و ابدیاش را در جوار رحمت الهی آغاز کند. پیکر مطهرش را هم پس از تشییعی با شکوه در شهر مقدس قم به خاک سپردند.