شهید عباس کمانکش در اولین روز از شهریورماه سال 1347 در روستای استهلک از توابع شهرستان خمین و در خانوادهای مذهبی و روستایی که اهل تلاش و کار و فعالیت بودند، دیده به جهان هستی گشود. در محضر خانواده و تحت تربیت و مراقبتهای خاص پدر و مادر قرار گرفت و سعی کرد تا روزگار کودکی را با آشنایی با احکام الهی و معرفت دینی آغاز کند. اهل مسجد بود و همین بابی شد تا در برنامههای مذهبی و سخنرانیها و برنامههای گروهی مسجد حضور یابد. زندگیاش به خوبی در حال گذر بود و خاطرات زیادی هم با خانواده رقم زد.
توانست تا کلاس پنجم ابتدایی درس بخواند. درس را به خاطر نبود مدرسه در مقاطع بالاتر و فقری که همه اهالی روستا با آن دست و پنجه نرم میکردند، رها کرد و به کارگری رفت تا در امرار معاش خانواده سهمی داشته باشد.
مادرش در خاطرات خود بیان میکند: هر مادری با فرزندش خاطرههای بسیاری دارد. مخصوصاً بندهای از خداوند که بعدها به شهادت میرسد. همه حرکات و رفتارش قبل از شهادت خاص بود. ایشان از دوران نوجوانی همیشه با خداوند بود. نمازش قضا نمیشد و همیشه سعی میکرد در راه خدمت به مردم باشد. هر یک از اهالی محل و مردم که نیاز به کمک داشتند، اولین نفری بود که پیشقدم میشد. خیلی خوشاخلاق و خوشخلق و خندان بود.
عباس در زمان جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار وظیفه به سپاه رفت و پس از دیدن آموزشهای نظامی اسلحه به دوش گرفت و راهی جبهه شد تا به عنوان سرباز ایرانزمین در برابر ظلمهایی که به مردم کشورش میشد، ایستادگی کند و پس از پانزده ماه خدمت در سپاه مریوان در بیست و سوم مهرماه سال 1367 هنگام درگیری با گروهکهای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای روستای استهلک خمین به خاک سپردند.